عالم بی عمل!
من تو خونواده ای بزرگ شدم که طلبه زیاد داشت
مامانم ،خالم،شوهرخالم،داداشم و….
وقتی سنم کم بود زیاد تو حوزه رفت وآمد داشتم تا وقتی که مامانم وارد آموزش و پرورش شد ولی همچنان با دوستای طلبه ش در ارتباط بود
واقعا به حوزه علاقه داشتم ، همیشه تو ذهنم حوزه رو جایی تصور میکردم که هیچ گناه و خطایی توش صورت نمیگیره مکانش مثل بهشته و…
که در واقع افکارم تا حدودی درست بود و تا حدودی نه!
بودن تو حوزه برام لذت بخش بود ، چون خوابگاهی بودیم کارای حوزه مثل تمیز کردن محیط خوابگاه و کلاسامون به عهده ی خودمون بود
روزای یکشنبه و سه شنبه چه سال بالا و چه سال پایین همه با هم خونه ی امام زمانمونو تمیز میکردیم،واقعا حس فوق العاده ای داشت.
با کوچکترین چیزا که شاید تو این دوره زمونه کمتر کسی باهاش شاد بشه ، شاد میشدیمو حس خوبی داشتیم.
دغدغه ای که خیلی از همسنامون دارنو نداشتیم و نداریم .
رابطه استاد و شاگرد صمیمیت همراه با احترام بود.
و خیلی نکات مثبت دیگه
اما خب بعدها متوجه شدم لزوما هرکسی که طلبه ست آدم خوبو کاملی نیست ، چه بسا کلی افراد غیرطلبه داریم که واقعا از ما با لیاقت تر وبهترن…
اینکه کجا باشیم مهم نیست…..اینکه چقدر با خدا هستیمو خدارو ناظر اعمال خودمون میدونیم مهمه
درواقع حوزه زمینه رو برای افراد تا حدود زیادی فراهم میکنه تا تو مسیری که قدم برداشتن موفق تر باشن و استوار قدم بردارن
ولی متاسفانه بعضی از ما طلبه ها همه چیو به عهده حوزه میزاریم و منتظریم تا هولمون بدن..
در این شکی نیست که سیستم آموزشی حوزه یه سری کمبودا و نقایص داره ولی بالاخره این مشکل فقط مختص به حوزه نیست حتی آموزش و پرورش هم یک سری نقایص داره
اینجا مهم اینه که ما خودمون چیکار میکنیم
فقط چسبیدیم به درسای حوزه و همه ی همّ و غمّمون گرفتن نمره ی بیسته ! پس علمی که همراه با عمل نباشه به چه دردمون میخوره
یا مثلا اگه فک میکنیم کتابای حوزه مارو غنی نمیکنه ، خودمون چقدر کتاب های غیردرسی که به دردمون میخوره مطالعه میکنیم
واقعا ما طلبه ها خوابیمممممم (البته به استثنای بعضی از طلاب فعال و گرامی) با همدیگه تعارف که نداریم اکثر طلاب تبلیغ نمیرن ،کار فرهنگی انجام نمیدن!
اخه مگه نمیبینیم اطرافمون چی میگذره ، مگه وظیفه طلبه تبلیغ نیست!!
همشم اعتراض میکنیم میگیم وااای حوزه فلانه حوزه بیساره ! دیگه به این فکر نمیکنیم که مثلا خودمون چقد کار کردیم ..
اصلا اگه احساس میکنیم حوزه تو بعضی چیزا کمبود داره چرا خودمون سعی نمیکنیم که اون نقایصو برطرف کنیم
پیشنهاد بدیم
انتقاد کنیم
مطالبه گری کنیم
یا اصلا خودمون تلاش کنیم به حدی برسیم که بتونیم تغییر و تحولی تو بعضی چیزا ایجاد کنیم
حوزه نمونه کوچیکی از جامعه ست
اگه نتونیم توی حوزه مطالبه گری کنیم چجوری میتونیم تو جامعه حضور پیدا کنیم و موفق باشیم
یکم باید تلاشمونو بیشتر کنیم ، باید فک کنیم اصلا حوزه ای هم در کار نیست بالاخره مسلمون که هستیم شیعه که هستیم ، حداقل وظیفمون رو به عنوان یه مسلمون انجام بدیم نه یک طلبه…
نظر شما چیه!؟ به نظرتون باید چیکار کنیم ؟ چرا بعضیامون اعتماد به نفس کافی برای تبلیغ نداریم و منتطریم تا بقیه یا مثلا حوزه دست به کار بشن؟! چرا برای خودمون ضرورتی نمیبینیم که تبلیغ کنیم!!! توی مدارس باید حضور داشته باشیم باید ببینیم دغدغه و مشکلات نوجوونا چیه ، بهشون کمک کنیم و …